سخنان امام خامنه ای
اگرخواص اهل حق پایشان درمقابل دنیابلغزد،حسین بن علی هابه مسلخ کربلاخواهندرفت. امام خامنه اي
اگرخواص اهل حق پایشان درمقابل دنیابلغزد،حسین بن علی هابه مسلخ کربلاخواهندرفت. امام خامنه اي
اگر دختری حجابش را رعایت کند و پسری غیرتش را حفظ کند و هرجونی که نماز اول وقت را در حدتوان شروع کند اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین علیه السلام خواهم کرد واورا دعا میکنم.
شهد حسین محرابی
دروغ از منظر قرآن و روايات
دروغ از بدترين معايب، زشت ترين گناهان و منشأ بسياري از مفاسد است و بالطبع از کارهاي زشت و ناپسند و عادت به آن از رذايل اخلاقي و از گناهان کبيره است و تا ضرورت و مصلحت مهمي در ميان نباشد ، دروغ گفتن جايز نمي باشد.
دروغ در دنيا و آخرت انسان را از رحمت الهي محروم مي کند و در ميان مردم بي اعتبار مي نمايد و اعتماد عمومي را سلب و جامعه را به بيماري نفاق دچار مي سازد و از آفات زبان و خراب کننده ايمان است.
علت اصلي دروغ ، عقده حقارت و خود کم بيني انسان دروغگو است و اين يکي از نکات رواني است که به عنوان روانشناسي اخلاقي در کلمات معصومين به آن اشاره شده است.
سرچشمه دروغ نيز گاهي به خاطر ترس از فقر، پراکنده شدن مردم از دور او ، از دست دادن موقعيت و مقام و زماني نيز به خاطر علاقه شديد به مال و جاه و مقام و …است که شخص از اين وسيله نامشروع براي تامين مقصود خود کمک مي گيرد.
ابزار بسياري از گناهان دروغ است اينکه افراد دروغگو بدبيني و سوء ظن خاصي نسبت به همه کس و همه چيز دارند ، با دروغ خود را بزرگ جلوه مي دهند، با دروغ هزار گونه تملق مي گويند و يکي از راههاي درمان دروغ اين مي باشد که قبل از هر چيز بايد مبتلايان را به عواقب دردناک و آثار سوء معنوي و مادي آن متوجه ساخت و نيز بايد بايد متوجه ساخت که اگر چه دروغ در پاره اي از موارد نفع شخصي دارد ولي نفعش بسيار آني و زودگذر است و يکي ديگر از موثرترين راههاي درمان دروغ پرورش شخصيت در افراد و کوشش براي تقويت پايه هاي ايمان در دل آنان است و بايد محيط هاي تربيتي و معاشرتي مبتلايان را از وجود افراد دروغگو پاک کرد تا تدريجا طبق اصل محاکات و تاثيرپذيري محيط وجود آنها از اين رذيله پاک گردد.
در سراسر جهان هستي قانون صداقت و صراحت و حقيقت جاري است . هر چند به حسب ظاهر در عالم هستي تضادها و تعارض هايي ديده مي شود ولي دروغ و خيانت در طبيعت اصلا وجود ندارد. اصولا حقايق ناب را در طبيعت و هستي بايد جستجو کرد و از زبان آفرينش بايد شنيد. مگر جز اين است که تمام قوانين علمي و فلسفي برداشتي است نسبي از جهان هستي و قوانين حاکم بر آن و طالبان حقيقت همه و همه در اسرار هستي مي انديشند و از آن الهام مي گيرند و جز با هستي و قوانين حاکم بر آن سروکاري ندارند؟
خلاصه کلام آنکه بناي خلقت و طبيعت بر حقيقت و راستي استوار است ، لکن اين انسان ظالم و ستمکار است که حق را با باطل به هم آميخته و آن را وارونه جلوه مي دهد، زيرا باطل محض را نمي شود به مردم ارائه داد که طبع حقيقت جوي مردم خود به خود آن را دفع مي کند.
خداوند سبحان چه با زبان تکوين و چه با زبان تشريع با صداقت و راستي با بندگانش سخن مي گويد و مي فرمايد که صداقت براي شما بهتر است. علي(ع) در نهج البلاغه مي فرمايند« ولکن يُوخَذُ مِن هذا ضِغثٌ و من هذا ضغث فَيُمزجان …»(1) مردم قسمتي از حق و قسمتي از باطل را گرفته و در هم مي آميزند و از اين راه ، باطل را به خورد مردم مي دهند.
يکي از محرمات و آفت هاي خطرناک زبان، دروغ گفتن است و دروغ از گناهان کبيره مي باشد.(2)
معناي دروغ
کذب بر وزن وِزر و کَتِف به معني دروغ گفتن مي باشد. صحاح و قاموس و اقرب و … هر دو وزن را مصدر گفته اند ولي استعمال قرآن نشان ميدهد که کذب بر وزن وزر مصدر است.(3)
کذب بر وزن کَتِف اسم مصدر است به معني دروغ مثل « يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِب» (4) چون کذب مفعول به يفترون است لذا اسم است نه مصدر يعني بر خدا دروغ مي بندند.
تکذيب آن است که ديگري را به دروغ نسبت دهي و بگويي دروغ مي گويد.
کذّاب مبالغه است يعني بسيار دروغگو« إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّاب(5)» .
کاذبه مصدر است مثل عاقبه ، عافيه و باقيه« إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ - لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَة»(6)
کذب در لغت به معناي عدم مطابقت است و همانگونه که سخن به دروغ متّصف مي شود اعتقاد و عمل هم به آن متّصف مي گردد. گمان و اعتقاد مخالف با واقع دروغ است ، همانگونه که عمل مخالف با سخن و وعده نيز دروغ است.(7)
دروغ از منظر آيات و روايات:
آيات و روايات بسياري در زمينه زشتي دروغ سخن مي گويند و آيات تکان دهنده اي حتي دروغگ را در رديف کافران و منکران آيات الهي مي شمارند.
« إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُون»(8) گرچه در اين آيه دروغ و افترا بر خدا و پيامبر است ولي به هر حال زشتي دروغ اجمالا در اين آيه مجسم شده است و در تعليمات اسلام به مساله راستگويي و مبارزه با کذب و دروغ فوق العاده اهميت داده شده است که نمونه هاي آن را در زير مي آوريم.
دروغ سرچشمه همه گناهان
در روايات اسلامي دروغ به عنوان ” كليد گناهان” شمرده شده است، على (ع) مىفرمايد: « الصدق يهدى الى البر، و البر يهدى الى الجنة»(9) ” راستگويى دعوت به نيكوكارى مىكند، و نيكوكارى دعوت به بهشت".
در حديثى از امام باقر( ع) مىخوانيم:« ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشراب، و الكذب شر من الشراب» “(10) خداوند متعال براى شر و بدى، قفلهايى قرار داده و كليد آن قفلها شراب است (چرا كه مانع اصلى زشتيها و بديها عقل است و مشروبات الكلى عقل را از كار مىاندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است” .
امام حسن عسكرى (ع) مىفرمايد: «جعلت الخبائث كلها فى بيت و جعل مفتاحها الكذب»(11)” تمام پليديها در اطاقى قرار داده شده، و كليد آن دروغ است” .
رابطه دروغ و گناهان ديگر از اين نظر است كه انسان گناهكار هرگز نمىتواند، راستگو باشد، چرا كه راستگويى موجب رسوايى او است، و براى پوشاندن آثار گناه معمولا بايد متوسل به دروغ شود. و به عبارت ديگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد مىكند، و راستگويى محدود.
اتفاقا اين حقيقت در حديثى كه از پيامبر (ص) نقل شده ،كاملا تجسم يافته، حديث چنين است:
شخصى به حضور پيامبر( ص) رسيد، عرض كرد نماز مىخوانم و عمل منافى عفت انجام مىدهم، دروغ هم مىگويم! كدام را اول ترك گويم؟! پيامبر( ص) فرمود: دروغ، او در محضر پيامبر( ص) تعهد كرد كه هرگز دروغ نگويد: هنگامى كه خارج شد، وسوسههاى شيطانى براى عمل منافى عفت در دل او پيدا شد، اما بلافاصله در اين فكر فرو رفت، كه اگر فردا پيامبر( ص) از او در اين باره سؤال كند چه بگويد، بگويد چنين عملى را مرتكب نشده است، اينكه دروغ است و اگر راست بگويد حد بر او جارى مىشود، و همين گونه در رابطه با ساير كارهاى خلاف اين طرز فكر و سپس خود دارى و اجتناب براى او پيدا شد و به اين ترتيب ترك دروغ سرچشمه ترك همه گناهان او گرديد.
دروغ سرچشمه نفاق است
چرا كه راستگويى يعنى هماهنگى زبان و دل، و بنا بر اين دروغ ناهماهنگى اين دو است، و نفاق نيز چيزى جز تفاوت ظاهر و باطن نيست.
در آيه 77 سوره توبه مىخوانيم: فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ:"(12)اعمال آنها نفاقى در دلهايشان تا روز قيامت ايجاد كرد، به خاطر اينكه عهد خدا را شكستند و به خاطر اينكه دروغ مىگفتند".
دروغ با ايمان سازگار نيست
اين واقعيت نه تنها در قرآن بلکه در احاديث نيز ثابت مي شود: در حديثى چنين مىخوانيم: سئل رسول اللَّه (ص) يكون المؤمن جبانا؟ قال نعم، قيل و يكون بخيلا؟ قال نعم، قيل يكون كذابا؟ قال لا!" (13) از پيامبر پرسيدند آيا انسان با ايمان ممكن است (گاهى) ترسو باشد فرمود: آرى، باز پرسيدند آيا ممكن است (احيانا) بخيل باشد فرمود: آرى، پرسيدند آيا ممكن است كذاب و دروغگو باشد؟ فرمود نه"!
چرا كه دروغ از نشانههاى نفاق است و نفاق با ايمان سازگار نيست.
و نيز به همين دليل اين سخن از امير مؤمنان (ع)نقل شده است:
«لا يجد العبد طعم الايمان حتى يترك الكذب هزله وجده»(14)
” بنده اي مزه ايمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخي باشد و چه جدي” .
دروغ نابود كننده سرمايه اطمينان است
مىدانيم مهمترين سرمايه يك جامعه اعتماد متقابل و اطمينان عمومى است، و مهمترين چيزى كه اين سرمايه را به نابودى مىكشاند دروغ و خيانت و تقلب است، و يك دليل عمده بر اهميت فوق العاده راستگويى و ترك دروغ در تعليمات اسلامى همين موضوع است.
در احاديث اسلامى مىخوانيم كه پيشوايان دين از دوستى با چند طايفه از جمله دروغگويان شديدا نهى كردند، چرا كه آنها قابل اطمينان نيستند.
على( ع ) در كلمات قصارش مىفرمايد:
«اياك و مصادقة الكذاب فانه كالسراب، يقرب عليك البعيد، و يبعد عليك القريب»(15)
” از دوستى با دروغگو بپرهيز كه او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزديك و نزديك را دور مىسازد” .
خدا نکند کسي معروف شود به دروغگويي که هيچ چيز شايد بيشتر از اين به حيثيت انسان لطمه نمي زند.(16)
البته سخن در باره زشتيهاى دروغ و فلسفه آن و همچنين علل پيدايش دروغگويى از نظر روانى و طرق مبارزه آن بسيار زياد است كه بايد آن را در كتب اخلاق جستجو كرد.
سوگند دروغ
يکي از موارد رواج دروغ ، سوگند دروغ است. اين عمل از زشت ترين گناهان و فاحش ترين عيوب است.
پيامبر اکرم(ص) فرمودند:« هر کس سوگندي به خدا ياد کند که به اندازه بال پشه اي دروغ در آن باشد نقطه اي سياه در قلبش پديد مي آيد و تا روز قيامت باقي مي ماند»
حضرت رسول(ص) فرمودند:« چه خيانت بزرگي است که به برادرت چيزي بگويي که تو را تصديق کند و تو به او دروغ گفته باشي»
پيامبر(ص)فرمودند:« سه گروهند که فرداي قيامت خدا با آنها سخن نمي گويد و به آنها توجه نمي کند و آنها را از گناهانشان تزکيه نمي کند اول کساني که چون چيزي ببخشند منت مي گذارند دوم کساني که کالاي خود را با سوگند دروغ به فروش مي رسانند و سوم انسانهاي متکبر.»
دروغ در رديف شرک به خدا
رسول گرامي اسلام(ص) فرمودند: « آيا شما را از بزرگترين گناهان خبر ندهم ؟بزرگترين گناه شرک به خدا و درفتاري نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است»(17)
دروغ از پستى انسان است
پيامبر(ص) مي فرمايند:« دروغ گو دروغ نمي گويد مگر به سبب پستي نفسش» (18)
دروغ هم گناه است و هم مقدمه فتنهها
علي(ع):« دروغ انسان را به سوي بديها هدايت مي کند و بديها نيز به سوي آتش جهنم»(19)
تمام انبياء دروغ را تحريم كردند
امام صادق(ع) فرموده اند:« خداي عزوجل انبياء را مبعوث نکرد مگر به راستي سخن و اداء امانت به نيک و فاجر» (20)
دروغ سبب خرابي ايمان مي شود
امام باقر(ع) مي فرمايد« دروغ ويران کننده ايمان است».
دروغ بدترين بيماري
حضرت علي (ع) مي فرمايد« بيماري دروغ ، زشت ترين بيماري است» (21)
روزي انسان در ارتباط با خدا
رسول گرامي اسلام(ص) فرمودند: « دروغ روزي انسان را کم مي کند»
دروغ بدترين رباها
رسول خدا(ص) فرمودند:« بدترين و بالاترين رباها دروغ است» (زيرا در رباي اقتصادي سرمايه افراد از ميان مي رود لکن در دروغ اصل ايمان خدشه دار مي شودو ربا خوار مالى دارد و آن را زياد مىكند و دروغ گو از هيچ، چيزى درست مىكند). أَرْبَى الرِّبَا الْكذِبُ(22)
دروغ فراموشي مي آورد
امام صادق(ع) فرمودند:« خداوند فراموشي را بر دروغ پردازان مسلط مي سازد که انسان علاوه بر اينکه لازم است خود از دروغ گفتن بپرهيزد بايستي از همنشيني و دوستي با افراد دروغگو خودداري کند». قَالَ الصَّادِقُ(ع):إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللَّهُ بِهِ عَلَى الْكذَّابِينَ النِّسْيانَ (23)
از امام صادق(ع) نقل شده که اميرالمومنين علي(ع) مکرر بالاي منبر مي فرمود« سزاوار است انسان مسلمان از دوستي با سه کس دوري کند: پر روي بي باک و تبه کار – احمق و دروغگو سپس درباره دروغگو فرمود زندگي کردن با دروغگو براي تو سزاوار نيست چون سخنان تو را براي ديگران و سخنان ديگران را براي تو بازگو مي کند و هرگاه داستاني را به پايان رساند ، داستان ديگري به آن مي افزايد تا آنجا که اگر راست گويد کسي باور نکند».
اميرالمومنين علي(ع) در ضمن حديثي به امام حسن مجتبي(ع) فرمود« از دوستي با دروغگو برحذر باش زيرا او مانند سراب است که در نظرت دور را نزديک و نزديک را دور مي سازد»
امام باقر(ع) مي فرمايد:« خداي تعالي بر بدي ها قفل هاي فراواني زده و شراب را کليد آن قرار داده است اما دروغ از شراب بدتر است».
پيامبر گرامي اسلام(ص) فرمودند:« خيانت بزرگي است که با برادرت سخني بگويي که او تو را تصديق کند و تو به او دروغ گفته باشي (24) و نيز مي فرمايد: دروغ روزي را کم مي کند و ممکن است مومن هر خصلتي پيدا کند و حتي با همان خصلت بميرد اما به خيانت و دروغ آلوده نمي شود».
اميرالمومنين(ع) فرمودند:« بزرگترين کژي ها و لغزشها نزد خدا زبان دروغ پرداز است«.
امام باقر(ع) مي فرمايند:« دروغ مايه ويراني ايمان است».
مواردي که دروغ گفتن جايز است
چنانچه گفته شد دروغ بالطبع از کارهاي زشت و ناپسند و عادت به آن از رذايل اخلاق و گناهان کبيره است و تا ضرورت و مصلحت مهمي در کار نباشد گفتن دروغ جايز نيست.
مقام ضرورت و ناچاري
قرآن کريم تقيه را در مقام اکراه و اضطرار جايز دانسته و بديهي است که تقيه از مصاديق دروغ و خلاف واقع است و انسان در مقام اضطرار مي تواند عقيده خود را پنهان کند و بر خلاف عقيده و ايمانش گواهي دهد.
از رسول خدا(ص) نقل شده است که:« ما من شيء إلا و قد أحله الله لمن إضطر أليه»(25) هيچ کاري نيست جز آنکه خداوند آنرا براي کسيکه ناچار شده باشد حلال کرده است.
در باب رفع ضرر احاديثي به تواتر رسيده که انسان به خاطر جلوگيري از ضرر مالي و جاني و عرضي و… مي تواند سوگند دروغ ياد کند.
اصلاح ميان مردم
يعني در صورتي که انسان براي ايجاد الفت و محبت و رفع کينه و کدورت دروغ بگويد و بدين وسيله ميان آنها صلح و صفا و صميميت برقرار کند که در اين موارد دروغ حرام نيست.
در وصيت پيانبر(ص) به علي (ع)آمده است که اي علي خداوند دروغ مصلحت آميز را دوست دارد و از راست فتنه انگيز بيزار است»(26)
خدعه و نيرنگ
شک نيست که جنگ يک ضرورت ديني و اجتماعي است که به دلايل مختلف عقيدتي، سياسي و اقتصادي و… بر ملتها و جوامع بشري الزام يا تحميل مي گردد و معمولا براي خروج از اين تحميل و رهايي از اين مخمصه و سرعت بخشيدن به شکست دشمن از وسايلي استفاده مي شود که در مواقع عادي جايز نيست. يکي از اين موارد مهم غافلگيري دشمن است که در اين راستا عنصر خدعه و نيرنگ مي تواند وسيله خوبي باشد. در وصاياي رسول(ص)به علي(ع)آمده است:« اي علي سه چيز است که دروغ بر آنها نيکوست: خدعه و نيرنگ در جنگ – وعده به همسر و اصلاح ميان مردم»(27)
وعده به خانواده و همسر
در دين مقدس اسلام نفقه(هزينه زندگي)زن و فرزند به عهده مرد است . البته نفقه به تناسب امکانات و در حدّ ميانه روي است و بيش از آن لزومي ندارد ولي چون بسياري از اوقات در اثر زياده طلبي و چشم و هم چشمي تقاضاي خانواده فراتر از امکانات مرد و بيش از حد کفايت است در چنين وضعي مرد بر سر دوراهي قرار مي گيرد که يا بايد با برخورد منفي و ردّ صريح در برابر خواسته هاي آنان موضع گيري کند و يا با برخورد اميدوار کننده و وعده هاي مصلحتي تا حدودي آنها را راضي و قانع نمايد. اما بايد در نظر داشت که اگر سرپرست خانواده بخواهد هر روز به بهانه هاي پوچ و بي اساس به خانواده اش دروغ بگويد علاوه بر آنکه از نظر تربيتي آثار بدي در پي دارد حسّ اعتماد و اطمينان را در اعضاي خانواده از بين مي برد و جايگاه رفيع پدر و سرپرست خانواده را متزلزل ساخته و آنرا در معرض سقوط قرار مي دهد و در نتيجه اساس خانواده از بين مي رود.
آثار دروغ
دروغ به جز آثار سوء اخلاقي که در شاکله خود انسان دارد بنيان و شالوده جامعه را ويران مي کند مثل موشهايي که سد سبا را با آن استحکام ويران کردند. دروغ در خانه ، دروغ در مدرسه ، دروغ در بازار و محله و اداره و … نظام خانواده و مدرسه و بازار و اداره و… را از هم مي پاشد. دروغ آثار زيانباري از جهت فرهنگي ، اقتصادي ، سياسي و اجتماعي به دنبال دارد .
بي آبرويي
امام علي(ع):«الکذب يزري بالانسان» (28)
رسوايي
« والله مخرج ما کنتم تکتمون»(29)
به قول علامه طباطبايي هر جزء نظام هستي با اجزاء ديگر و لوازمش مرتبط است . دروغگو اگر چيزي را پنهان کند لوازمش را چه کند لذا زود رسوا مي شود. بر فرض گرگ يوسف را دريد پيراهنش چرا سالم است؟ گندم کاشتي پس چرا جو سبز شد همين است که قرآن مي فرمايد:
« إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّار»(30)
« ْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّاب»(31)
دروغ گو در اضطرار است
پيامبر(ص):« راستي آرامش است ولي دروغ هراس است»(32) دروغگو در هيجان است که مبادا حرف امروزش با فردا تضاد داشته باشد
سرچشمه دروغ
همانطور که در سابق هم اشاره شد دروغ معمولا از يکي از نقاط ضعف روحي سرچشمه مي گيرد.
گاهي از ضعف ايمان که انسان خدا را شاهد نمي دانديا به خاطر تبرئه خوديا به قصد تفريح و شوخي: علي(ع):« بنده اي مزه ايمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخي باشد و چه جدي»(33)
گاهي انسان به خاطر ترس از فقر ، پراکنده شدن مردم از دور او ، از دست دادن موقعيت و مقام دروغ مي گويد . زماني به خاطر علاقه شديد به مال و جاه و مقام و شهرت ديگري زبان به دروغ مي گشايد و از اين وظيفه نامشروع براي تامين مقصود خود کمک مي گيرد. گاهي تعصب هاي شديد و حبّ و بغض هاي افراطي سبب مي شود که انسان به نفع کسي که مورد علاقه اوست يا به زيان کسي که مورد نفرت و کينه او مي باشد بر خلاف واقع سخن بگويد. زماني براي آنکه خود را بيش از آنچه که هست بنماياند و اظهار علم کند دروغ مي گويد. ولي در تمام اين صفات رذيله که ريشه صفت دروغ را تشکيل مي دهد بايد از کمبود شخصيت و ضعف ايمان نام برد.
يکي ديگر از عوامل مهم دروغگويي ، احساس کمبود شخصيت و عقده حقارت است کساني که گرفتار چنين عقيده اي هستند با انواع دروغها و لاف و گزافها حقارتي را که در خود احساس مي کنند جبران مي کنند . و گاهي نيز به خاطر عدم توجه به مضارّ دروغ و اهميت راستگويي يا آلودگي محيط خانوادگي يا محيط اجتماع و معاشرين اين رذيله در انسان ريشه مي دواند.
تلقين - احساس کمبود- نجات يافتن- خجالت نابجا- دشمني و حسد- طمع در مال و مقام-نقل همه چيزو پيش گويي ها از ديگر عوامل دروغگويي به شمار مي آيند.
عذاب ويژه دروغگويان
دروغگو از نماز شب محروم است در نتيجه از برکاتي که اين عبادت بزرگ دارد محروم مي ماند که از آن جمله سعه رزق است.عيسي بن مريم(ع) فرمود: « کسي که دروغگوئيش زياد شود حسن و جمال و وقارش نزد خدا و خلق از بين مي رود به طوريکه مردم از او متنفر و منزجر مي شوند»(34)
خداوند او را هدايت نمي کند و راه حق را نشان او نمي دهد:«إن الله لا يهدي من هو مسرف کذاب»(35)
دروغگو قابل رفاقت و برادري نيست .حضرت علي(ع):« مسلمان بايد از دوستي و برادري دروغگو بپرهيزد زيرا به سبب دروغ گفتن اگر راست هم بگويد باور نمي شود»(36)
گوش دادن به دروغ
بايد دانست همانطور که دروغ بر دروغگو حرام است نقل ديگري هم حرام و همچنين ثبت کردن و نوشتن يا خواندن و گوش دادنش هم حرام مي شود
«سمّاعون للکذب» (37)در مذمت گوش فرادادن به دروغ و با علم به اينكه دروغ است آن را مىپذيرند چون اگر علم به دروغ بودن آن نداشته باشند صرف شنيدن دروغ صفت مذموم شمرده نمىشود
انواع دروغ
انواع و نمونهاي متعددي را مي توان نام برد اما به عنوان مثال چند نمونه را ذکر مي کنيم
دروغهاي نامرئي مانند نفاق و ژشتهاي خلاف واقع مثل اينکه کسي کتابخانه بزرگي دارد ولي فقط براي زيبائيش تهيه شده است.
دروغهاي عملي مانند ريا و تکذيب حرف راست که اين هم دروغ عملي است . نوشتن دروغ و اشاره دروغ و تدليس يعني زيبا جلوه دادن جنس هم از مصاديق اين گروه اند.
دروغهاي عادي و رايج مانند تعارفات معمولي و تعريف خواب با کم و زياد کردن.
دروغهاي مکتبي مانند : تحريف و کج فهمي و کتمان.
توريه چيست؟
توريه بر وزن توصيه به سخني گفته مي شود که از ظاهر آن چيزي فهميده مي شود درحاليکه منظور گوينده چيز ديگري است. در معني توريه چنين گفته اند: توريه عبارت از اين است که انسان کلامي بگويد و از آن معني مطابق واقع اراده نموده ولي آن کلام طوريست که شنونده معني ديگري از آن مي فهمد و منظور گوينده نيز همين است که در عين اراده معني صحيح ، مخاطب چيز ديگري بفهمد .
مشهور در ميان فقهاي ما اين است که در مواردي که دروغ به خاطر ضرورتي تجويز مي شود از توريه بايد استفاده کرد و تا توريه ممکن است نبايد دروغ صريح گفت.
آيا توريه جزء دروغ نيست ؟
آنچه در اينجا کاملا حايز اهميت است اين است که روشن شود آيا توريه داخل در ادله کذب مي باشد به طور کلي سه قول ديده مي شود : گروهي معتقدند توريه اصلا دروغ نيست و لذا گفته اند بايد در موارد ضرورت چنان سخن بگويد که از دروغ خارج گردد. گروه دوم توريه را داخل در کذب مي دانند و گروه سوم مي گويند توريه مصداق کذب است ولي ميزان قبح و فساد آن از کذب معمولي کمتر است.
راه درمان دروغ
با توجه به عواملي که در ايجاد اين صفت و ريشه دارساختن آن موثر است راه درمان آن نسبتا روشن خواهد بود و به طور کلي براي درمان اين انحراف اخلاقي بايد از طريق زير اقدام نمود:
قبل از هر چيز بايد مبتلايان را به عواقب دردناک و آثار سوء معنوي و مادي ، فردي و اجتماعي اين رذيله زشت متوجه ساخت و با تدبير و تفکر در آيات قرآن کريم و سخنان پيشوايان بزرگ دين و تجزيه و تحليل گذشته و گفتار بزرگان به اين نکته برسيد که دروغ در پاره اي از موارد هر چند نفع شخصي نيز داشته باشد نفعي آني و زود گذر است.و هيچ سرمايه اي براي يک انسان در اجتماع بالاتر از سرمايه اعتماد و اطمينان مردم نسبت به وي نيست که بزرگترين دشمن آن همين دروغ است.
ايجاد شخصيت: يکي ديگر از موثرترين طرق درمان دروغ پرورش شخصيت در افراد است زيرا همانطور که دانستيم يکي از عوامل مهم رواني دروغ، احساس حقارت و کمبود شخصيت است و در حقيقت دروغ گفتن يک نوع عکس العمل براي جبران اين موضوع است.اگر مبتلايان به دروغ احساس کنند صاحب نيروها و استعدادهايي در درون خود هستند که با پرورش آنها مي توانند ارزش و شخصيت خود را بالا ببرند نيازي به توسل جستن به دروغ براي ايجاد شخصيت قلابي در خود نمي بينند به علاوه بايد اينگونه افراد را متوجه ساخت که ارزش اجتماعي يک انسان راستگو بالاتر است ازهر سرمايه مادي و چيزي با آن برابري نمي کند.
کوشش براي تقويت پايه هاي ايمان به خدا در دل مبتلايان و توجه دادن آنها به اين حقيقت که قدرت خدا مافوق تمام قدرتهاست و قادر برحل تمام مشکلاتي است که افراد ضعيف الايمان به خاطر آن به دروغ پناه مي برند . راستگويان در برابر حوادث گوناگون بر خدا تکيه دارند ولي دروغگوها در اين گونه موارد تنهايند.
و براي درمان دروغ راههاي بسياري وجود دارد که بويژه در کلام ائمه معصومين به آنها طي احاديثي اشاره شده است.
بر اساس قانون مدنی ، همین که عقد نکاح میان زن و مرد به درستی واقع شد ، هر یک از آنان دارای حقوق و تکالیفی در زندگی متقابل شان هستند . تمام این حقوق و تکالیف به این منظور وضع شده اند که بقای کانون خانواده حفظ گردد . یکی از مهمترین این تکالیف تمکین زن از شوهر خود می باشد . در مقابل این تکلیف از جانب زن ، مرد مکلف به پرداخت نفقه زن می باشد . اما در صورتی که این تکلیف از سوی زن انجام نشود ، آثاری به بار خواهد آورد که از جمله آن ناشزه بودن زن است .
وظایف قانونی زوجه
بر اساس قانون مدنی ، یکی از وظایف قانونی زوجه که به موجب عقد نکاح بر عهده زن قرار می گیرد ، تمکین از شوهر می باشد . تمکین را می توان در دو معنای عام و خاص معنا نمود . تمکین عام عبارت است از پذیرش ریاست مرد بر خانواده که از جمله آثار آن این است که زن باید در منزلی که شوهر اختیار کرده است سکونت کند ، با وی حسن معاشرت داشته باشد و مسائلی از این قبیل . اما تمکین خاص عبارت است از پذیرش شوهر در امور مربوط به روابط زناشویی . لذا به طور کلی تمکین عبارت است از انجام دادن تمام اموری که قانون در روابط زن و مرد بر عهده زن قرار داده است .علاوه بر این ، زن و مرد هر دو مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر و همکاری در جهت تقویت بنیان خانواده هستند .
نشوز زوجه
در صورتی که زن تکالیفی که قانون بر عهده وی قرار داده است را انجام دهد ، مرد نیز موظف به انجام تکالیف متقابل خود است . مثلا در صورتی که زن به تمکین از شوهرش بپردازد ، مرد نیز موظف است به وی نفقه بپردازد . اما اگر زن تکالیفی که قانون به عهده وی گذاشته است را انجام ندهد ، به وی ناشزه گفته می شود . در واقع نشوز زوجه نقطه مقابل تمکین است . هر زمان که زن به تکالیف قانونی خود عمل نکند ، از تمکین خودداری کرده است . به این عدم تمکین نشوز زوجه گفته می شود و به چنین زنی هم زن ناشزه گفته می شود . نکته مهمی که وجود دارد این است که نشوز تنها مخصوص زن نیست و تنها به زنان ناشزه گفته نمی شود ؛ بلکه مرد نیز در صورتی که به تکالیف قانونی خود عمل نکند ، عنوان نشوز بر او هم صدق می کند .به عنوان مثال ، در صورتی که زن در منزلی که شوهر تهیه کرده است زندگی نکند ، بدون اجازه و یا رضایت وی از منزل خارج گردد ، دوستان و روابطی نامتعارف و نامناسب داشته و به لحاظ جنسی شوهر را راضی نکند ، مرتکب نشوز شده است .
آثار نشوز زوجه
ناشزه شدن زن و اثبات نشوز زن سبب بوجود آمدن آثاری در روابط میان زن و مرد می شود . به عنوان مثال ، به دلیل ارتباط متقابل نفقه و تمکین ، در صورتی که زن از تمکین در مقابل شوهرش خودداری کند و ناشزه شود ، مرد نیز دیگر تکلیفی جهت پرداخت نفقه به وی نخواهد داشت . البته مطابق قانون ، در برخی موارد زن مجاز به عدم تمکین است . به عنوان مثال زمانی که مرد بیماری های مقاربتی داشته باشد ، یا زن دچار بیماری باشد ، می تواند از تمکین در برابر شوهر خود خودداری کند ، در این حالت دیگر نمی توان عنوان زن ناشزه به وی داد . لذا مرد نیز باید وظایف خود را انجام دهد و به زن نفقه بدهد .
هفته برائت، لعن عایشه، ترویج قمه زنی و مخالفت با ایران و حزب الله و…
آنچه باید درباره جریان شیرازی ها و فرقه جدید افراطی شیعه دانست؟
یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است. جریانی که یکی از بسترهای رشدش را از طریق هیاتهای مذهبی دنبال میکند. این جریان غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعتهایی میپردازد که نتیجه آن جز کشتار شیعیان بیگناه نیست.
شبکههای ماهوارهای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای مختلف اسلامی، تنها ثمره بخشی از حمایتهای مادی و توزیع پولهای کلان این جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران را میبندند و شبکه المنار حزبالله در بسیاری از ماهوارهها توقیف شده و اجازه پخش ندارد. این جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچکترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانیکه دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود هیچ عکس العملی از این فرقه نشان داده نشد. تکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیریها علیه سید حسن نصر الله در لبنان فعالیت میکند، این جریان است.
راهکار این فرقه در جذب هیئات مذهبی تاکید بر هیات غیرسیاسی است. دلیلی که این جریان بر این مساله اقامه می کند فرار مردم عادی از هیئات با بیان مسائل سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیات ها و نظام اسلامی هستند.
در ادامه به بخشی از تاریخچه فعالیت و اندیشههای انحرافی این جریان اشاره خواهیم کرد:
از نمازخواندن پشت امام تا مقابله با انقلاب اسلامی
آیتالله سید محمد شیرازی برادر بزرگتر شیرازیهاست که از همان ابتدای مطرح شدن امام به عنوان زعیم تشییع با ایشان مشکل پیدا کرد. با وجودی که مرحوم آیتالله شیرازی هنگام ورود امام به کربلا استقبال بسیار خوبی از ایشان به عمل آورد و حتی از امام خواست که به جای او در صحن امام حسین نماز جماعت بخواند، اما پس از رحلت آیتالله العظمی حکیم و طرح مرجعیت آیتالله شیرازی از سوی کربلاییها این روابط تیره و سرد شد.
در خاطرات روز ورود امام به کربلا و سنگ تمام سید محمد شیرازی در استقبال از امام گفته شده است: «عصر روز جمعه ۱۶/۷/۴۴ امام خمینی همراه با شهید سید مصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد. در سی کیلومتری شهر کربلا در قصبه «مسیب» نزدیک پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف و شماری از مردم به استقبال امام شتافتند. هنگام ورود به کربلا بلندگوی صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا در آمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه قهرمان شهید کربلا حضرت حسین بن علی علیه السلام و عموم اهالی آن شهر مقدس تبریک گفت و رو به آستانه حضرت امام حسین (ع) کرد و گفت: «امروز یکی از فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به حضورت میآید» آنگاه خطاب به امام خمینی گفت: «ای مجاهد!، ای قائد! به شهر جدت حسین خوش آمدی». پلاکاردی در درب قبله صحن مطهر حضرت امام حسین (ع) بالا برده بودند که این شعار روی آن جلب نظر میکرد:
«ترفوف رایهالاسلام بید آیه الله الخمینی»
«سید محمد شیرازی نفر دوم سمت راست در استقبال از ورود امام به کربلا»
در همین حال در مدخل شهر کربلا پشت صحن حضرت ابوالفضل و درب صحن حضرت سیدالشهدا (ع) چندین رأس گوسفند از طرف اهالی شهر قربانی شد… پس از زیارت، نماز مغرب و عشا را بنا به درخواست آقای سید محمد شیرازی به جای او در صحن مطهر برگزار شد و انبوهی از روحانیان و مردم به او اقتدا کردند. پس از پایان نماز آقای شیرازی از طرف اهالی کربلا از امام خواست که اقلاً برای یک هفته در کربلا توقف نماید. این درخواست از طرف امام پذیرفته شد و امام مدت یک هفته ای که در کربلا توقف داشتند نماز را به جای آقای شیرازی به جماعت برگزار میکرد. در شب اول ورود امام به کربلا در اقامتگاه او نزدیک به پانصد نفر از روحانیان و مردم اطعام شدند و جشن باشکوهی به مدت سه روز در کربلا برگزار شد و اشعار و قصاید زیبایی در مدح ایشان و نهضت اسلامی ایران سروده و خوانده شد.»
آیتالله خویی: کار این سید، شبههناک است
البته مهمترین مخالفتها با مرجعیت این آیتالله جوان مقیم کربلا از سوی آیتالله خویی و آیتالله سید محمود شاهرودی صورت گرفت و این دو مرجع تقلید در موضعگیریهای تندی اجتهاد سید محمد شیرازی را زیر سؤال برده و طرح مرجعیت وی را مشکوک قلمداد کردند.
آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی و آیتالله العظمی شاهرودی هر یک به طور جداگانه اعلامیهای علیه ایشان صادر کردند. آقای شاهرودی در اعلامیهاش متذکر شده بود که آقای شیرازی مجتهد نیست و شاهد بر این مدعا، نیز استاد وی آقای شیخ یوسف حائری است که در نوشتهای تصریح کرده، آقای شیرازی به حد اجتهاد نرسیده است. در مرحله بعد حملهها، شدت بیشتری پیدا کرد و مرحوم آقای خویی در سئوالی که از ایشان شده بود طوری جواب داده بود که حیثیت ایشان خدشهدار شد… مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی در جواب مرقوم کرده بود که کار این سید، شبههناک است و دادن وجوهات به وی جایز نیست.
سید محمد شیرازی که در ابتدای جنگ، مردم عراق را به رهبری امام خمینی دعوت کرده بوده در یک اقدام عجیب مرگ آقا مصطفی را ساخته و پرداخته خود انقلابیون دانست!
بیت آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران بود
عدم ارتباط با امام تا زمان عزیمت آقای شیرازی به کویت ادامه یافت، اما بعد از استقرار ایشان در کویت، دوستان و حامیان ایشان حملاتی را علیه امام ترتیب دادند و شروع به بدگویی و بستن اتهامهای ناروا علیه ایشان کردند و در این زمینه بعضی از نزدیکان آقای شیرازی با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای شیرازی به ایران ادامه یافت.
در زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای محتشمی و آقای فردوسیپور که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت میرفتند، نقل میکردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه میکند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی ضد رژیم نگوییم.
با این وصف حضرت امام در تمام این مراحل از موضعگیری صریح و علنی درباره ایشان، همچنین اجتهاد و عدالت او خودداری میکرد. یک بار جمعی از کویتیها خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا نه، سوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند که موجب ناراحتی اینها و بعضی از بزرگان مثل آقای خویی شده بود.
این در حالی بود که سید محمد شیرازی به درخواست علمای بزرگ عراق برای ارجاع مردم به مرجعیت امام چنین پاسخ داده بودند: «جواب آقای شیرازی این بود که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از شر اغیار حفظ خواهد کرد.»
ماجراجویی در تدفین پیکر مرجعیت شیعه
خانواده شیرازیها حتی از جسم برادرشان برای اعلام مواضع سیاسیشان علیه نظام جمهوری اسلامی دریغ نکردند ایشان علیرغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفت در یک اقدام ناصواب تشییع جنازه برادرشان را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کردند و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب در شهر مقدس قم کردند که بنا به استشهادات شاهدان عینی مورد اعتراض بسیاری از اهالی قم قرار گرفت. در این هنگام است که نیروهای امنیتی در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای دفن به حرم مطهر انتقال میدهند. این ماجرا تا سالها مستمسکی برای خانواده شیرازیها برای حمله به شخص مقام معظم رهبری قرار گرفت و این اتفاق در حالی صورت گرفت که رهبر انقلاب، هم در پیامی از مجاهدتهای سید محمد شیرازی تقدیر کرده بودند هم مجلس ختمی در مسجد اعظم قم برای ایشان برگزار کرد.
برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد!
سید صادق برادر کوچکتر سید محمد است که بعد از فوت وی در سال ۱۳۸۰ در شهر قم، عملاً تبدیل به بزرگ خاندان شیرازیها شد. عناد و دشمنی این جریان با انقلاب اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی و نیز حضرت آیتالله خامنهای، امری است که ایشان هیچ واهمهای از ابراز علنی آن حتی در داخل جمهوری اسلامی ایران نداشتهاند.
برادر دیگر سید صادق، سید مجتبی است که اکنون در انگلیس حضور دارد و وی نیز در کسوت علما ظاهر میشود. فیلم صحبتهای سید مجتبی علیه شخص رهبری و مجموعه فحشهای رکیک وی نسبت به رهبری نظام هزاران بار در فضای مجازی دیده شده است و به جرات میتوان گفت که از میان تمامی جریانات ضد انقلاب اسلامی ایران و رهبری در سرتاسر دنیا، هیچکدام چنین جسارتی در توهین نسبت به ایشان نداشتهاند.
مجتبی شیرازی برادر سید صادق و فحاش به مقام معظم رهبری- پدر زن یاسر الحبیب»
این جریان با به راه افتادن شبکه الفدک سابق و صوت الاطهار توسط شیخ کویتی یاسرالحبیب جانی تازه گرفت و گفته میشود که میان ایشان و یاسرالحبیب رابطهای سببی نیز وجود دارد (ظاهراً یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی است). علیرغم تکفیر طیفی از علمای شیعی از شهید محمدباقر الصدر گرفته تا آیتالله سیستانی، مکارم شیرازی و رهبری و… توسط یاسرالحبیب در ۱۳ شبکه ماهوارهای منتسب به شیعه، جریان شیرازیها به هیچوجه حاضر به تبری از وی نبوده و نیست.
۱۳ شبکه با هزینههای حداقل ۹۵ هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه
از مهمترین اقدامات ضد شیعی و مذهبی این گروه منتسب به شیعه در فضای ماهوارهای جهان، میتوان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نامهای شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیعترین مسائل با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان شدهاند! شبکههایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی میکنند جلوههای واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این شبکهها با حمایت شخص آیتالله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس و به فعالیت خود ادامه میدهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه احداث و راهاندازی و مدیریت این شبکهها چگونه تأمین میشود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه تبلیغاتی!
آقای هدایتی مدیر شبکه سلام درباره میزان هزینههای یکی از این شبکهها میگوید: « هزینه های پخش و تولید ما ماهیانه بالغ بر ۹۵ هزار دلار است. ۷۵ هزار دلار آن استودیو پخش و ۲۰ هزار دلار آن به تولید برنامه اختصاص دارد که این مبلغ در مقایسه با دیگر شبکه های ماهواره ای بسیار ناچیز است.»
نکته مهمتر این مطلب اینجاست که باید باز هم شاهد نمایش خون و خونریزی و ضرب و شتم به نام شعائر حسینی در فضای مجازی و ماهوارهای باشیم. نمونه کوچک این اقدامات را میتوانید با سرچ کلمه Muharram در بخش تصاویر موتورهای جستجو مشاهده کنید. تصاویر این اعمال شنیع به قدری زجرآور و دردناک است که حتی خود شیعیان را اذیت میکند چه برسد به کسانی که از سرتاسر دنیا با ادیان دیگر سر و کار دارند و نظارهگر شعائر حسینی از این دست هستند!
دکتر تیجانی در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل ها» ترجمه سید محمدجواد مهری درباره نقش سرویس جاسوسی انگلستان در ایجاد تفرقه و خرافه پراکنی در مذهب تشیع مینویسد: «شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند میکردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده میکنند. تاجایی که انگلیسیها مقدار زیادی شمشیر، در میان دستههای عزاداری - در کربلا- تقسیم میکردند.»
سال گذشته هم به دنبال نامگذاری نهم تا پانزدهم ربیعالاول به عنوان هفته برائت توسط شبکه ماهوارهای امام حسین (ع) که توسط بیت آیتالله سید صادق شیرازی اداره میشود آن هم دقیقاً در ایام هفته وحدت، موجبات نگرانی بسیاری از شیعیان فراهم آمد که البته این ماجرا با عکسالعمل خوب و به موقع بزرگان اهل سنت و شیعه همراه بود.
درباره مسئله قمه زنی هم که تقریباً اکثر مراجع اعلم شیعه این کار را شنیع دانستهاند هم آقای سید صادق شیرازی فتوای استحباب صادر کردهاند.
البته این مسئله در طول تاریخ همواره مورد توجه علمای شیعه بوده تا جایی که حتی در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیهای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر کردند و نوشتند «چون دیدیم که اختلاف فرقههای پنجگانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شده است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام، که روسای شیعه جعفریه هستند، و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام… اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمع مملکت های اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حملههای سلطنت های صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را براین خصوص مبذول داریم و از هیچگونه اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم… چنانچه حق تعالی فرموده اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم و متذکر می سازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند بین تمام مومنین بست و اعلان می کنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق و شقاق است…» آیتالله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سید اسماعیل صدر، شیخالشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضاکنندگان این بیانیه بودند.
این اتفاقات در حالی میافتد که امام علی(علیه السلام) درباره انجام کارهایی که موجبات تفرقه را فراهم میکند میفرماید: «لَوسَکَتَ الجاهِلُ مَااختَلَفَ النّاسُ اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمی شدند.»
مثل پدراتون گول نخورید!
آیتالله سید صادق شیرازی البته دارای سوابق سیاسی نیز هستند، وی در سال ۸۸ به دفاع از فتنه گران پرداخت و در ویدئویی به نظام مقدس جمهوری اسلامی شدیداً حمله کرد. البته سابقه حملات وی و خانوادهاش به انقلاب اسلامی مردم ایران در اوایل انقلاب و برادرش به رهبری انقلاب امام خمینی بین انقلاب مشهور است. مسئول دفتر وی محمد حنافروش، مدیرمسئول شبکه جهانی امام حسین و سید حسین شیرازی نیز به خاطر حمایت از فتنه گران در سال ۸۸ و ترویج خرافات در شبکههای جهانی نیز مدتی بازداشت شده بودند. نکته جالب توجه ماجرا آنجاست که با این که ایشان از مراسمها و شعائر حسینی به صورت خاص و غیر معتبر بسیار دفاع میکند، اما در عاشورای سال ۱۳۸۸ که عدهای فتنهگر به نمادها و شعائر حسینی توهین کردند، واکنشی نشان نداند.
آیتالله سید صادق شیرازی در سخنرانی خود که در تاریخ ۲۸ صفر ۱۴۳۱ در قم ایراد میکرد با استفاده از کلماتی ناشایست اقدام به توهین به رهبری نظام اسلامی کرد: «جوونا گول نخورید مثل پدراتون که بعضیهاشون گول خوردن نشید تاریخ پیغمبر رو خودتون بخونید هر چی میگن نگید راست میگه! نگید درست میگه… کشور اسلامی مردمش انقلاب میکنن برید ببیند اون وقت این حکومتی که به اسم مردم اومده با باتوم میاد میزنه مردم رو! این اسلام نیست! این زیبا نیست! با این اسلام می خوایم دنیا رو دعوت کنیم به اسلام! مگه منافق رو باید کشت؟ پیغمبر خدا یه دونه منافق نکشتن!!…. وقتی در حکومت اسلامی ملت خودش رو به خاطر اینکه یه تظاهرات کرده با باتوم میزنه میکشه به خاک و خون میکشه چه توقع هست توقعی هم ندارم … خزی دنیاست که خود ملت خودشون لعن شون می کنه شب نامه ضدشون می نویسه یه خورده توسعه پیدا کرد انقلاب می کنه اون رو هم میکُشه یا حبس میکنه … فکر میکنید کشور اسلامی اسمش فقط اسلامیه پیغمبر همین بودن این مسئولیت من و شماست در هر مسئولیتی هستیم هر قدر قدرت داریم اینو به دنیا نشون بدیم تاریخ پیغمبر خدا رو نشون بدیم.»
امام خمینی (ره) در لزوم توجه بیشتر روحانیت به مسائل شرعی و سیاسی و هشدار نسبت به خطرات این قشر در صورت انحراف میفرمایند:«آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانینما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است». ایشان در بیان ضرر وجود حتی یک روحانی که در خط اسلام آمریکایی باشد میفرمایند: «خدای متعال میداند که من نسبت به آخوندهای فاسد آنقدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم تر از آخوند فاسد است.»
توهم توطئه یا دست آوریزی برای مظلوم نمایی
آقای سید محمد شیرازی در سن ۷۵ سالگی بر اثر بیماری در کهولت سن فوت کردند. ولی طرفداران شیرازیها و همینطور برخی نزدیکان به ایشان مرگ آیت الله شیرازی را مشکوک تلقی میکنند. همچنین مرگ پسر ایشان سید محمد رضا شیرازی را که در خانهاش فوت کرده است و تاکنون هیچ یک از نزدیکان ایشان حتی خود آیت الله سید صادق شیرازی نیز به کشته شدن پسر برادر خود بوسیله نظام اسلامی اشاره ای نمی کند. از همه مهم تر آنکه روایت هایی که درباره فوت ایشان ذکر گردیده است همگی در تناقض جدی با یکدیگر و ساختگی بودن آن در ذهن هر مخاطبی حتمی جلوه می کند. به تمام این موارد باید منفعتی که نظام از کشتن این دو نفر می برده است را اضافه کرد.
تاکنون این آقایان به این سوال مخاطبین پاسخ ندادهاند که نظام اسلامی از کشتن این دو نفر چه سودی می برده است؟مخالفانِ بیاثری که، توان مقابلهای چه الان و چه در آینده با نظام را نداشته اند چرا باید حذف شوند؟ آیا از این دو نفر موثرتر و مخالفتر وجود نداشنه که نوبت این دو نفر میرسد؟ پرداختن بی حجت و سند به کشته شدن این دو نفر توسط نظام اسلامی تنها به کسانی کمک می کند که از این دو متوفی قصد ایجاد جایگاه حق به جانبی برای خود را دارند.
دار و دسته افراطی ها
یاسر الحبیب طلبه خوشپوش لندن نشین
یاسر الحبیب یک طلبه خوشپوش است که در حسینیهای در لندن منبر برود سینهچاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت به شمار میرود. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» یکی از شبکههای تحت حمایت آیتالله سید صادق شیرازی یعنی شبکه فدک را مدیریت میکند ولی از حضور چشمگیر و پررنگ در دیگر شبکههای زنجیرهای این طیف فکری نیز غفلت نمیکند. تنها سه سال از راهاندازی «هیئت خدّامالمهدی» در کویت میگذشت که تندرویهای یاسر الحبیب، دولت کویت را مجبور کرد هیئتش را پلمپ و او را روانه زندان کند.
«اجازه نامه یاسر الحبیب ازآیت الله صادق شیرازی»
اما این جوان جسور چشم انگلیسیها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمانهای حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتماً خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمانها چرا بین این همه زندانی و شکنجهشده، به این روحانی جوان این قدر توجه میکنند. دو سال وقت کافی بود تا بعد از رایزنی انگلیسیها و ساکن شدن وی در لندن حیطه فعالیتهای یاسر الحبیب به شدّت گسترش پیدا کند. روزنامهای با نام «shianewspaper» منتشر می کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهوارهای «فدک» را نیز با حمایت آیتالله سید صادق شیرازی تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیهای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسسه رسانهای، شبکه ماهوارهای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی قرار می دهد.
رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری شیخ مقیم در انگلیس در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم (ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبتهای وقیحانهای متوجه او کرد.
او پس از ذکر ادلّهخویش برای اثبات نفاق و هرزگی و… به همسر پیامبر اسلام، سخن خود را با این توصیه راهبُردی! به پایان رسانید که: «جشنگرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه اینکه روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در اینباره گزارش میدهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهوارهای فدک این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن اینکه در بالای صفحه این شبکه نیز «شعار الله اکبر … عایشه فی النّار» برای اولین بار در تاریخ شبکههای تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید.
«شیخ عبدالعزیز آل الشّیخ» مفتی اوّل سعودی در برابر این اقدام چنین واکنش میدهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أم المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آلالشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل سنّتی که شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته های یاسر الحبیب متوجّه شده اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته اند.»
اما سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان» ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
تا اینکه این دست موضعگیریها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احصاء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:«اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله- می شود.» فتوایی که از شبکه ماهوارهای الجزیره گرفته تا روزنامه الانباء کویت، سایت پرمخاطب محیط، روزنامههای السّفیر لبنان و الحیات چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیهای رسمی، اینچنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد: «با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان اللهعلیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آنچه که اهل فتنه انجام می دهند، صادر شده و بیانگر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آنچه که باعث می شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگترین مراجع شیعه و به عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است.»
یکی دیگر از اقدامات این جریان مشکوک که حامیانی نیز در شهر مقدس قم دارد نامگذاری هفته برائت! در ربیعالاول سال پیش بود. این جریان در اطلاعیهای اعلام کرد: «با نزدیک شدن به ایام فرحة الزهرا و غدیر ثانی، شورای سیاست گذاری شبکه جهانی امام حسین علیهالسلام در بیانیه ای اعلام داشت: روز نهم ربیع الاول طبق فرموده اهلبیت علیهم السلام روز غدیر ثانی نامگذاری شده است… از این رو بر خود لازم میدانیم که از روز نهم لغایت ۱۵ ربیع الاول را به عنوان هفته برائت نامگذاری کنیم تا از این شبکه مقدسه پیام برائت از دشمنان خاندان رسالت را با اتکا به عمل معصومین به جهان صادر نماییم.»
این حرکات زشت بدعت آلوده در حالی صورت می گیرد که خداوند در آیه ۱۷ سورة الانعام فرموده است: [وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا به غیر عِلْمٍ] یعنی به خدایان و بتهای مشرکین و کفار حرف زشت نزنید چون آنها مقابله به مثل کرده و به مقدسات شما توهین میکنند این آیه شریفه به طریق اولی دستور عدم توهین به مقدسات سنیها را ثابت میکند.
بهترین تعبیر راجع به یاسر الحبیب سخن سید مقاومت، نصرالله عزیز است که شیخ هتاک را «شخصٌ شیعیٌ غیرُ معروفٍ عند الشیعة أساساً» دانسته است. یاسرالحبیب با کمکهای بیدریغ دولت انگلستان و بیت آیتالله سید صادق شیرازی روز به روز به فعالیتهای به ظاهر مذهبیاش میافزاید. قابلتوجه اینجاست که در یک اقدام هماهنگ شبکه مورد حمایت آیتالله سید صادق شیرازی -شبکه امام حسین-درست در همین ایام اقدام به اعلام گستره برگزاری برنامههای هفته برائت این فرقه مشکوک کرد.
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام یکی از کسانی است که با بیت شیرازیها ارتباط کامل دارد و در مسائل سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکند. تا به حال با شبکه صدای آمریکا مصاحبه کرده و از قمه زنی دفاع و جمهوری اسلامی را بارها متهم به دیکتاتوری کرده است.
از جمله فعالیتهای وی، مدیریت سایت ضد انقلابی رسام -روحانیون سنتی ایران معاصر- است. جدیداً گروهی را به نام «ستاد بین المللی تعظیم شعائر حسینی» اداره میکند و اکثر کلیههای که میسازند، صحنههایی از قمه یا لطمه زنی است. یکی از علمایی که به دلیل رفتارهای غلط ایشان، از آنان جدا شد، «آیتالله حسینی قزوینی» است. ایشان ابتدا با دادن بیانیهای به شبکه «سلام» هشدار داد که در صورت دفاع از قمه زنی و توهین به مسئولین نظام، با آنان همکاری نخواهد کرد. سپس در سال ۱۳۸۸ و با اوج فتنه ۸۸ و تحرکات این شبکه، ایشان از همکاری با شبکه «سلام» خودداری و شبکه «ولایت» را تأسیس نمودند.
سید حسین شیرازی فرزند آیتالله و مدافع سید حسن خمینی
استدلالات ضعیف و ضعف گفتار این جریان را میتوان از زبان سید حسین شیرازی وقتی به دلایل تبلیغ علیه نظام و اشاعه بدعت قمه زنی به دادستانی احضار میشود به وضوح مشاهده کرد. وی در روایت دیدارش با دادستان ویژه روحانیت قم را چنین روایت میکند:
با احترام من رو وارد دفترش کرد یک قاضی نشسته بود دادستان هم پیشش بود، اول کار یکی آمد گفت برای حاج اقا ناهار بیارم دادستان گفت نه نیاز نیست همش پنج دقیقه کارش داریم. بعد شروع کرد و گفت: هر کشوری قانون داره و باید به قانون کشور احترام گذاشت…. شما دارید کارشکنی میکنید. من اینجا یک دفعه با حدت گفتم کجا ما کارشکنی کردیم؟ طرف جا خورد و اون هم یک خورده تند شد و گفت رفقاتون ضد ما کار میکنند ما یک احضاریه فرستادیم دنیا رو شلوغ کردند. بهش گفتم خوب تقصیر خودتونه چه معنی داره من رو احضار میکنید! گفتم عملکردتون دشمن سازه به چه حساب من رو احضار کردید؟! گفت خوب کارت داریم چکار کنیم؟ گفتم به من چه برید یکی دیگه رو پیدا کنید!! گفت چرا افرادتون علیه ما دروغ میگن گفتم مگه افراد شما دروغ نمیگن؟ گفت کجا؟ گفتم تو گوگل سرچ کن پسر نوح عکسهای سید حسن خمینی در میاد!! گفت ملاک ما امام خمینیه گفتم مگه سید حسن جزو نظام نیست!!
سوال اینجاست که چه اتفاقی افتاده است که این جریان که هیچ اعتقادی به نظام اسلامی ندارد چرا چنین از آقای سید حسن خمینی حمایت میکند؟
یکی از دستاوردهای این فرقه های افراطی برای تشیع
ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در یک سفر دورهای به ایران، از جمهوری اسلامی ایران خواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه ضاله بهاییت به آنها کمک کند. چون منشا بهاییت در ایران بود و بهاییها یکی از مراکز اصلی شان در مالزی قرار دادشت و از آنجا نیرو می گرفتند. اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیتهای جریان شیرازی ها در مالزی و مبارزه رسمی با خلفا، به دعوای میان شیعه و سنی چنان دامن زدند که به شعار نویسی های خیابانی انجامید و این مساله باعث شد، ماهاتیر محمد که تا دیروز از جمهوری اسلامی دفاع می کرد، چند ماه قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار داد و خواستار مبارزه با شیعیان به عنوان یک فرقه ضاله شد.